جشنواره سی و ششم موسیقی فجر با حضور جمعی اندک از هنرمندان و مسئولان و مدیران جشنواره، شامگاه دوشنبه به پایان رسید تا شرایط کرونایی خود را بر مهمترین رخداد رسمی و دولتی موسیقی کشور نیز تحمیل کند.
در مراسم اختتامیه تنها افراد برگزیده و برخی از مدیران جشنواره حضور داشتند و از تماشاگران خبری نبود اما این جشنواره به صورت مستقیم از چند شبکه اجتماعی و سایت اینترنتی پخش شد.
۴۰ اجرا در هفت روز
جشنواره امسال موسیقی فجر، از ۲۸ بهمنماه با اجرای گروه «ایستم» از خراسان شروع شد، تا روز دوشنبه، چهارم اسفند ادامه یافت و با اجرای گروه دانشگاه تهران در ساعت ۲۲ شب، به کار خود پایان داد. پخش اجراها از ساعت پنج عصر آغاز و آخرین اجرای هر شب در ساعت ۲۲ شروع میشد. در این مدت، نزدیک به ۴۰ گروه موسیقی در سبکهای مختلف سنتی، پاپ، محلی و ارکسترال به اجرای برنامه پرداختند.
از میان چهرهها و گروههای نسبتا شناختهشدهتر میتوان به گروه رستاک، گروه ماهیما (به خوانندگی حجت اشرفزاده)، گروه ترانه باران (به خوانندگی قاسم افشار و حمید غلامعلی)، ارکستر موسیقی ملی ایران (به رهبری بردیا کیارس و خوانندگی پوریا اخواص)، ارکستر سمفونیک تهران (به رهبری نصیر حیدریان)، کوئینت زهی رسپینا (بهزاد عبدی) اشاره کرد. در میان نسل تازه خوانندگان سنتی نیز میتوان به مجتبی عسگری (گروه همنوازان چکاد- حامد خدامی) و حسین علیشاپور (گروه سپندار-نوید توسلی) و سبحان مهدیپور (گروه اقبال آذر) اشاره کرد.
علاوه بر آن، چند گروه خارجی هم آثار خود را به جشنواره فرستاده بودند تا سایهای از بینالمللی بودن در جدول جشنواره به چشم آید.
جشنواره بی بلیت با مخاطبان مجازی
از جمله نکاتی که دستاندرکاران جشنواره به آن بالیدند، پخش آنلاین برنامههای مختلف جشنواره بود. گروههایی که تقریبا بیشتر آنها در سالهای قبل هم حضور داشتند، این بار اجرای ضبط شده خود را به سمع و نظر مخاطبان رساندند. مخاطبانی که از هر جای جهان میتوانستند این اجراها را تماشا کنند.
سایت رسمی جشنواره، سایت انجمن موسیقی ایران، تیوال، تماشاخونه، بیپتونز، گپفیلم و نواخانه این اجراها را پخش میکردند. استقبال اندک در روزهای نخست، سبب شد تا دستاندرکاران جشنواره به تکاپو بیفتند و از روز سوم، چند سایت پرمخاطب را هم به جمع پخشکنندگان برنامه اضافه کنند اما این تلاشها هم گره از کار فروبسته جشنواره نگشود و آمارها از استقبال بسیار ضعیف از رخدادی ملی خبر میدهد.
از روز نخست، آماری در سایت جشنواره گزارش نشده است اما روز دوم با چهار هزار و ۵۰۰ نفر بازدیدکننده، کمترین آمار و روز پنجم با نزدیک به ۱۱ هزار بیننده، بیشترین بازدیدکنندگان را داشت. با یک جمع ساده، میتوان گفت، مجموع مخاطبان به ۶۰ هزار نفر هم نرسیده است.
اگر جمعیت بالای ۸۰ میلیون نفری ایران و حتی جمعیت هشت و نیم میلیونی تهران را در نظر بگیریم، این تعداد بیننده برای جشنوارهای که تمامی آثار را به صورت رایگان پخش میکرد، شکستی فاجعهبار است و نشان میدهد که یا تبلیغات برای این برنامهها به درستی انجام نشده یا این برنامهها آن جاذبه لازم را نداشتند تا مخاطبان را پای دستگاههای خود نگه دارند. هرچند نگاهی اجمالی به برخی از اجراهای جشنواره و تنوعی که در آنها وجود داشت، از کیفیت نسبتا بالای گروههای خبر میدهد و لذا نقطهضعف چنین بیاقبالی را باید در نداشتن یک برنامه تبلیغی مناسب در اطلاعرسانی این برنامهها جستوجو کرد.
جای همیشه خالی صداوسیما
کیفیت تصویربرداری و صدابرداری برنامهها در استاندارد خوبی قرار داشت اما به نظر میرسد روی کارها بعد از تصویربرداری هم باید پالایشی صورت میگرفت. هر اجرا با چند دوربین از زوایای مختلف پوشش داده میشد لذا میتوانست برای دستاندرکاران صداوسیما بهترین فرصت را فراهم کند که به فکر پخش این برنامهها از کانالهای مختلف خود باشند؛ اما ممنوعیت نمایش ساز از صداوسیما سبب شد تا امسال نیز جشنواره موسیقی به مانند دورههای گذشته جایی در صداوسیما نداشته باشد. البته چند برنامه گفتوگومحور در نقد و بررسی برنامههای جشنواره برگزار شد که آنها نیز اجازه پخش موسیقی با ساز را نداشتند و لذا مشخص است که مخاطبی که گزینههای بسیاری برای سرگرمی، آن هم در روزهای کرونایی و خانهنشینی دارد، آن فرصتها را قدر بداند.
عکس از وبسایت جشنوارهبیاعتنایی صداوسیما به هنر ملی از آن جهت قابلاعتنا است که در سالهای اخیر و به گواه مدیران و دستاندرکاران رسمی موسیقی کشور، ۷۵ درصد مخاطبان داخلی پای برنامههای موسیقی ایرانی خارج از ایران مینشینند. برای نمونه، در دو هفته اخیر ٰو تنها در یوتیوب، ۳۵۰ هزار نفر از قسمت نهم برنامه «پرشین گات تالنت» با حضور ابی، مهناز افشار و … دیدن کردند؛ یا همزمان با جشنواره، یکی از خوانندگان زن داخل ایران و اهل مازندران که طرفداران بسیاری دارد، برنامه زنده اینستاگرامی برگزار کرد که بدون هیچ سازی و با صدای تنها، بالای پنج هزار مخاطب داشت.
بازگشت جایزه باربد
جایزه باربد که در دو دوره قبلی جشنواره حذف شده بود، این بار با حضور بیش از ۱۵ داور شناخته شده از بخشهای مختلف، بهترین آلبومها و شاخصترین خوانندگان و نوازندگان را معرفی کرد.
جایزه باربد در مجموع حرکتی مثبت است اما غیرشفافبودن ملاکهای داوری و نیز نحوه انتخابها از جمله انتقاداتی است که در دورههای گذشته نیز به این بخش از جشنواره وارد شده بود و به نظر میرسد در دور جدید نیز این مشکلات به جای خود باقی باشند. طراحان این جایزه میخواستند آن را به چیزی شبیه سیمرغ جشنواره فیلم فجر تبدیل کنند اما به نظر میرسد هنوز تا رسیدن به آن نقطه راه درازی باقی است.
دو روز پیش از اجرای اختتامیه، فهرست نامزدهای ۱۳ بخش جایزه باربد اعلام شد؛ بدون آن که آماری از میزان ارسال آثار رسیده به دفتر این جایزه منتشر شده باشد و در نهایت در روز اختتامیه، برگزیدگان ۱۳ بخش معرفی شدند.
«علی رهبری» از دلیل ضعف جشنواره موسیقی فجر گفت
عمده گروههای موسیقی در جشنواره امسال با حضور در تالار رودکی یا وحدت به اجرای برنامه پرداختند و برنامههای آنها نیز ضبط و سپس در موعد مقرر و طبق جدول زمانی پخش شد. نکته انتقادی ماجرا آنجا بود که به دلیل نبود برنامهریزی و تقسیم درست جدول و تراکم گروههایی که باید اجرای آنها ثبت و ضبط میشد، برخی از این برنامهها با تراکم حضور گروهها همراه و سبب شد تا رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی در عمل مورد تردیدهای جدی قرار بگیرد و حتی اعتراضاتی را نیز در پی داشته باشد.
از سوی دیگر، برخی از گروههای موسیقی نسبت به تعجیل دستاندرکاران برای ضبط سریعتر اجراها انتقاد داشتند که از جمله آنها سبحان مهدیپور (گروه اقبال آذر) بود که در گفتوگو با ایلنا به کیفیت ضعیف ضبطها اشاره کرد و گفت که از اجرای خود راضی نبوده و لذا حتی آدرس و زمان پخش برنامه را هم در کانال و سایت خود قرار نداده است.
علی رهبری، از چهرههای شناخته شده موسیقی ارکسترال و رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران، نیز از جمله منتقدان جشنواره است که در گفتوگو با ایسنا، دلیل اصلی ضعف جشنواره را به حضور ثابت چنددههای برخی از موزیسینها نسبت داد که پای ثابت تمامی تصمیمگیریهای موسیقی کشور هستند و تصمیمات به گفته او غلط این گروه، موسیقی را به چنین سرنوشتی دچار کرده است.